جدول جو
جدول جو

معنی خشک جنبانی - جستجوی لغت در جدول جو

خشک جنبانی
(خُ جُمْ)
عمل خشک جنبان:
اندرین ره نماز روحانی
بهتر آید ز خشک جنبانی.
سنائی
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(پَ اُ دَ / دِ)
کسی که جنبش و حرکات وی بی نفع و فایده باشد. (از ناظم الاطباء) (برهان قاطع) (انجمن آرای ناصری) :
نپذیرد نماز بار خدای
خشک جنبان بود همیشه گدای.
سنائی (از انجمن آرای ناصری).
چون حدث کردی تو ناگه در نماز
گویدت سوی طهارت رو بتاز
ور نرفتی خشک جنبان میشوی
خود نمازت رفت بنشین ای غوی.
مولوی (از انجمن آرای ناصری)
لغت نامه دهخدا
(بِ / بُ تَ)
کار بی فایده و حرکات بی نفع کردن:
کم شنیدم چو تو لت انبانی
تر فروشی و خشک جنبانی.
سنائی
لغت نامه دهخدا
(خُ)
حالت خشک جان بودن. حالت عاشق نبودن. بدون عاشقی:
اگرم جفا نماید ز برای خشک جانی
بوفای او که جانم هم از آن بدر نیاید.
خاقانی
لغت نامه دهخدا
تصویری از خشک جانی
تصویر خشک جانی
عمل و حالت خشک جان
فرهنگ لغت هوشیار